خیلی ارام فنجان چایی م را فوت میکنم و

کتاب مورد علاقه ام را میخوانم.

درب خانه باز میشود . چایی را خورده یا نخورده رها میکنم

و با لبخند به استقبال بهترین مرد دنیا میروم.

سفره را برایش پهن میکنم و ناهاری که با بیشترین دقت

ممکن پخته ام را به ظرافت در سفره میچینم.

دخترهای دوقلو مان را در اغوش میگیرد و 

همه سر سفره مینشینیم :))


اولین بار بود که به یه چالش دعوت شدم از طرف

روشنا‌خانوم :)


اولین چیزی که تو ذهنم اومد رو گفتم و نوشتم .


ولی چالش باحالی بود ^_^


همین :))


مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها